89/4/26
10:39 ص
میر حسین موسوی در اخرین اظهار نظرهایش پیرامون قانون اساسی نکات متناقضی را مطرح کرد.
وی که در جمع گروهی موسوم به اساتید دانشگاه تربیت مدرس سخنرانی میکرده است چنین بیان میدارد : نمیتوان با تاکید بر خاطرهها یک وفاق ایجاد کرد ما احتیاج به متنی داریم که ما را به هم وصل کند و در شرایط فعلی جایگزین و بدیلی برای قانون اساسی وجود ندارد طرح اجرای بدون تنازل قانون اساسی طرح مطالبات ملت است که بدانها بیاعتنایی شده است و پیوندهای دموکراتیک با قانون اساسی نقطه وصل ماست.
درحقیقت میر حسین موسوی دراین نشست از سویی تلاش میکند تا خود را پایبند به قانون و حقوق ملت معرفی کند و از سویی دیگر به نیاز این جریان به داشتن یک متن برای ادامه فعالیتهایشان اشاره مینماید.
وارد شدن موسوی به فاز قانون سازی بدون تردید یکی دیگر از اشتباهات بزرگ این عنصر سیاسی است که میتواند اثرات بسیار زیانباری را برای وی و جریان متبوعش به همراه داشته باشد.
میر حسین موسوی دراین سخنرانی رسما اظهار میدارد که البته سخنان وی تبصره ای هم دارد و آن این گزینه است که ملاک دانستن قانون مانع از نیاز به بازنگری در آن نمیشود.
یعنی از طرفی بحث هایی بسیار داغ برای تدوین و نگارش منشور جنبش سبز توسط ایشان براه انداخته میشود و اتفاقا دراین جلسه نیز از طرف برخی از حاضرین سوالات مفصلی درارتباط با منشور مذکور طرح میشود و از سویی دیگر موسوی ادعا میکند که بودن با او در کنار بودن با قانون معنا پیدا میکند.
حال برای بسیاری از صاحبان اندیشه سوالات بسیاری مطرح میشود که با توجه به انواع کنش های غیر قانونی موسوی و اطرافیانش و کسانیکه با او دریک جریان فعالیت سیاسی دارند چگونه وی میتواند خود را حامی قانون و حامیان قانون را معادل خود و یک جریان حداقلی که وی نمایند آن است معرفی نماید.
بعبارتی روشن موسوی با سه تناقض عمده دراین اظهارات شدیدا دست به گریبان است و مشخص است که نهایتا به یکی ازانان تمایل بیشتری را نشان میدهد:
1ـ قانون گرایی به معنای خاص آن که از نظر وی عبارت است ازینکه تا زمانیکه قانون به نفع وی است باید پایبند آن بود و به محض رویگردانی قانون از اقدامات و رفتارهای امثال وی قانون را باید مورد بازنگری قرار داد.
2ـ قانونگرایی محض و اصیل که در اظهارات موسوی و دوستانش در قبل از انتخابات ریاست جمهوری میتوان سراغ انرا گرفت و اظهارات شدیدا قانونگرایانه وی که اندکی پس از انتخابات دروغ بودن و فریبکارانه بودن آنها ثابت شد.
3ـ تدوین منشور جنبش سبز بعنوان یک قانون فرقه ای برای این جریان سیاسی که حاوی نکات خاصی باشد که نهایتا منافع چند گروهک مطرود سیاسی را فراهم آورد.
اما با توجه به محتوای منشور جنببش سبز افشا شده و اظهارات و سخنرانی های گوناگون عناصر این جریان غیر قانونی و شکست خورده منشور باید شامل موارد ذیل باشد:
1ـ سکولاریزه کردن فرهنگ ، سیاست ، اجتماع و اقتصاد درایران با هدف دست یابی به جامعه ای که خدارا در آسمان قرار میدهد و برای زمین مشیی مادی و ظالمانه در پیش میگیرد.
خط مشیی مادی و منفعت گرایانه مبتنی بر قانون جنگل که میگوید اگر نخوری خورده میشوی و دراین قانون ایثار ، بخشش گذشت و انسانیت جایگاهیی نخواهد داشت.
2ـ مقابله با مظاهر دین در جامعه: این اقدام نیز همسو با محور اول منشور در تصورات طراحان این قانون من دراوردی در دستور کار قرار دارد. دراین رابطه حذف تمامی نمادهای دینی از جامعه ایران همچون خیالی خام در اندیشه و سلوک سبزها دنبال میشود.
3ـدیکتاتوری پوپری با قرائت سروش:دیکتاتوری ازنوع اصلاح طلبانه و از نوع پوپری یکی دیگر از ظرفیت هایی است که قرار است دراین منشور خود خوانده و یا قانون فرمایشی کودتا گونه جریان سبز تعقیب شود. بر این اساس قانون من دراوردی سبز به این افراد اجازه میدهد تا علیه دموکراسی های کشور که منافع انان و غرب را تامین نخواهد کرد کودتا کنند که نمونه انرا در حوادث سال گذشته شاهد بودیم.
4ـ توجه به منافع غرب : توجه به منافع لیبرال دموکراسی های غربی یکی دیگر از محورهایی است که در تدوین منشور به ان اهتمام ویژه ای شده است.
دراین باره نویسندگان منشور سبز تمام توان خود را مصروف این ساخته اند که روابط سیاست خارجی ایران را بگونه ای تامین کنند که نتیجه آن پیوند استراتژیک با آمریکا ، اسرائیل و احتمالا ترکیه باشد البته ترکیه ای سکولار و خالی از اسلامگرایی که بسیار بعید بنظر میرسد چنین ترکیه ای را دراینده شاهد باشیم.
این نگرش را رابطین آمریکا به جریان آقای موسوی القا کرده اند و با تئوریزه ساختن ان در برخی تالیفات آنرا تعقیب میکنند که در اظهارات اصلاح طلبان به وفور به چشم میخورد.
بخش های دیگری از منشور سبز نیز شامل حفظ یک ژست ظاهرا دینی در بخشی سطوح فرعی در کشور است بنحوی که دین عملا خانه نشین شده و از صحنه سیاست و اجتماع اخراج شود.
در هرحال با اینکه بعید است منشور جنبش سبز حتی به مرحله تدوین نهایی برسد اما میتوان با قاطعیت این ابراز عقیده را داشت که مسیر سقوط کامل سبزها را این قانون خود ساخته و من دراوردی بمراتب بیشتر از گذشته تسریع خواهد کرد.
89/4/19
2:33 ع
اقدامات و مواضع میرحسین موسوی در ماههای اخیر و موضع انفعال شدید او باعث شده تا حامیان سابق وی نیز نسبت به این اقدامات واکنش منفی نشان بدهند و او را مسخره کنند.
یک سایت ضدانقلاب که چند روز پیش، روند صدور بیانیه از سوی آقای موسوی را با یک کاریکاتور تمسخر کرده بود، در مطلبی با اشاره به برخی صحبتهای وی درباره تاسیس تلویزیون اختصاصی، این موضوع را مضحک نامیده است.
این سایت نوشته است: "به دنبال گمانه زنی درباره احتمال راه اندازی تلویزیون جنبش سبز، روابط عمومی این تلویزیون فهرست برنامههای خود را درهفت روزهفته به این شرح اعلام کرد:
1 بامداد: قرائت آخرین بیانیههای موسوی، کروبی و رهنورد
2 بامداد: موسوی درسالی که گذشت
3 بامداد: سریال تلویزیونی اصلاح طلبان: چگونه مردم را سرکار بگذاریم
4 بامداد : مجلس شعرخوانی در مدح موسوی و برو بکس
5 بامداد : فیلم سینمایی: چرا اصلاح طلب شدم؟
7 :بیانیه های درخواستی
10:منشور سبز درسالی که گذشت.
12 :برنامه کودک و نوجوان ویژه تمجید و تعریف از بانوی جنبش سبز زهرا رهنورد
13 :سریال تلویزیونی :دید و بازدید رهبران جنبش
14 موسیقی و تصویر:اجرای سرود محبوب روح منی موسوی .
15: بیانیههای درخواستی (تکرار) .
16 :نگاهی به آینده : پیش بینی روند بیانیه های احتمالی صادره در 30 سال آینده."
گفتنی است به دنبال بالا گرفتن اختلاف در میان حامیان میرحسین موسوی، روند پرخاشگری و فحاشی این سایتها به یکدیگر وارد فاز جدیدی شده است.
در همین رابطه بخوانید:
+ سرنوشت موسوی به دست اختاپوس آلمانی افتاد!
پیام رسان